برنج یکی از مهمترین محصولات کشاورزی استان گیلان است که نقش محوری در اقتصاد و فرهنگ این منطقه ایفا میکند. اما تحلیل دقیق زنجیره ارزش این محصول از کشاورز تا بازار مصرف، نشان میدهد که علیرغم ظرفیتهای بالا، موانع و چالشهای جدی در مسیر تبدیل برنج به کالای نهایی با ارزش افزوده مطلوب وجود دارد. در این مقاله قصد داریم با نگاهی تحلیلی به فرآیند تولید، برداشت، فرآوری و عرضه برنج در گیلان، نقاط قوت و ضعف این زنجیره را بررسی کنیم و دغدغههای اصلی کشاورزان و فعالان بازار را واکاوی کنیم.
شروع از مزرعه: کشاورز در خط مقدم اما در تنگنای فشار اقتصادی
کشاورزان برنجکار گیلانی با تکیه بر دانش سنتی و تجربیات چند نسل، بذرهای مرغوب را در زمینهای حاصلخیز میکارند. اما در همین نقطه، مشکلات اساسی آغاز میشود. هزینههای بالای کود، سموم و نهادههای کشاورزی، افزایش قیمت ماشینآلات و دستمزد کارگری، کشاورزان را با فشار مالی قابل توجهی مواجه کرده است. این در حالی است که قیمت خرید تضمینی برنج اغلب پاسخگوی هزینهها نیست و کشاورزان ناچار به فروش محصول خود با قیمتهای پایینتر میشوند. این وضعیت باعث کاهش انگیزه تولید و تمایل به کاهش سطح زیر کشت برنج مرغوب در گیلان شده است.
فرآوری و بستهبندی؛ حلقهای که ارزش افزوده را میسازد یا میشکند؟
پس از برداشت، برنج به مراکز شالیکوبی منتقل میشود؛ جایی که فرآوری اولیه انجام میگیرد. اما در این بخش هم مشکلات فنی و مدیریتی خودنمایی میکند. بسیاری از شالیکوبیها به تکنولوژیهای روز مجهز نیستند و به همین دلیل کیفیت برنج فرآوری شده پایین میآید. نبود استانداردهای واحد بستهبندی و عدم بهرهگیری از برندینگ منسجم باعث شده محصول نهایی در بازار داخلی و خارجی جایگاه شایسته خود را نیابد. در حقیقت، ارزش افزودهای که باید از طریق فرآوری و بستهبندی ایجاد شود، به دلیل ضعفهای زیرساختی به حداقل میرسد.
بازار مصرف و توزیع؛ رقابت نابرابر با محصولات خارجی و عرضه بیرویه
در بازار مصرف، برنج گیلان با رقبای خارجی که گاهی قیمت پایینتری دارند، مواجه است. سیاستهای وارداتی و کمبود حمایتهای واقعی از تولید داخلی، بازار را پر از برنجهای ارزانقیمت خارجی کرده است. این امر باعث کاهش قدرت چانهزنی کشاورزان و فرآوریکنندگان داخلی شده است. از سوی دیگر، توزیع غیربهینه و حضور واسطههای متعدد، سود واقعی را از تولیدکننده اصلی به سمت واسطهها و فروشندگان بزرگ منتقل میکند. نتیجه این است که کشاورزان و تولیدکنندگان برنج گیلان، علیرغم زحمات فراوان، سهم ناچیزی از سود نهایی بازار دارند.
چالشهای کلیدی و ضرورت راهکارهای جامع
تحلیل زنجیره ارزش برنج گیلان به وضوح نشان میدهد که مشکلات متعددی از ابتدای کشت تا رسیدن محصول به دست مصرفکننده وجود دارد که باید به صورت یکپارچه و سیستماتیک حل شوند. از جمله مهمترین چالشها میتوان به کمبود حمایتهای مالی و تسهیلات مناسب برای کشاورزان، ضعف زیرساختهای فرآوری، نبود بستهبندی و برندینگ قوی، و سیاستهای نادرست وارداتی اشاره کرد.
برای ارتقای جایگاه برنج گیلان در بازارهای داخلی و خارجی، لازم است مسئولان و ذینفعان، زنجیره ارزش را به عنوان یک کل منسجم ببینند و اقدامات هماهنگ انجام دهند. بهبود تکنولوژیهای شالیکوبی، توسعه بستهبندی مدرن، ایجاد برندهای معتبر و حمایت واقعی از کشاورزان در قیمتگذاری، از جمله راهکارهایی است که میتواند به افزایش درآمد کشاورزان و رونق اقتصادی منطقه منجر شود.
زنجیره ارزش برنج گیلان فرصتی استثنایی برای توسعه پایدار کشاورزی و اقتصاد منطقه که نباید به سادگی از آن گذشت. اما تحقق این هدف نیازمند بازنگری جدی در سیاستها و توجه ویژه به حمایت از کشاورزان و تولیدکنندگان است. تا زمانی که کشاورز در تنگنای هزینهها و قیمتگذاری ناعادلانه قرار دارد و فرآوری و بستهبندی محصول به روز نمیشود، زنجیره ارزش برنج گیلان همچنان ضعیف باقی خواهد ماند. آینده این محصول استراتژیک در گرو همت جمعی و برنامهریزی دقیق برای بهبود همه حلقههای این زنجیره است.











