استان گیلان با برخورداری از بیش از ۲۷۰ کیلومتر نوار ساحلی در کنار دریای خزر، همواره بهعنوان یکی از مهمترین دروازههای شمالی ایران مطرح بوده است؛ اما بهرهبرداری مؤثر از این ظرفیت، هیچگاه متناسب با موقعیت راهبردی آن پیش نرفته است. امروز، با طرح موضوع «اقتصاد دریامحور» بهعنوان یکی از محورهای توسعه ملی، نگاهها دوباره به این استان دوخته شده است؛ نگاهی که میتواند در صورت برنامهریزی دقیق، آیندهای متفاوت برای معیشت مردم و جایگاه اقتصادی گیلان رقم بزند.
دریای خزر برای گیلان تنها منبع ماهی نیست؛ بلکه میتواند بستر توسعه صنایع پیشرفته دریایی، حملونقل بینالمللی، انرژیهای نو، و حتی اقتصاد دانشبنیان مبتنی بر زیستفناوری دریایی باشد. بندر انزلی و بندر کاسپین در منطقه آزاد، در صورت اتصال مؤثر به شبکه ریلی و جادهای کشور، میتوانند حلقهای کلیدی از کریدور شمال ـ جنوب شوند و ایران را به یکی از مسیرهای امن و مقرونبهصرفه تجارت بینالمللی میان آسیا و اروپا بدل کنند.
از سوی دیگر، دریا میتواند زمینهساز رشد صنایع تبدیلی، فرآوری محصولات شیلاتی، و توسعه گردشگری دریایی شود. با این حال، تحقق این چشمانداز، مستلزم خروج از نگاه محدود به دریا بهعنوان منبعی برای صیادی و تفریح است و نیاز به رویکردی جامع در مدیریت منابع و زیرساختها دارد.
نخستین چالش، نبود نظام مدیریت یکپارچه ساحلی است. نهادهای متعدد با وظایف گاه متداخل، از محیط زیست تا بنادر و شیلات و شهرداریها، هر یک بخشهایی از ساحل را در اختیار دارند بدون آنکه سیاستی واحد بر تصمیماتشان حاکم باشد. نتیجه، توسعه نامتوازن، ساختوسازهای غیرمجاز، و آسیبهای زیستمحیطی است که به کاهش پایداری منابع و فرسایش اعتماد عمومی منجر شده است.
از سوی دیگر، فقدان زیرساختهای مدرن بندری و لجستیکی موجب شده است ظرفیت ترانزیتی گیلان بهطور کامل فعال نشود. کشتیهای بزرگتر هنوز نمیتوانند در برخی اسکلهها پهلو بگیرند و حملونقل ترکیبی جادهای و ریلی با چالشهای فنی و مدیریتی مواجه است. این در حالی است که کشورهای حاشیه خزر مانند روسیه و قزاقستان با سرعت در حال نوسازی بنادر و ناوگان خود هستند.
مسئله دیگر، تعادل میان توسعه و حفاظت محیط زیست است. خزر یکی از شکنندهترین اکوسیستمهای بسته جهان است و فشار بیشازحد بر منابع آن میتواند نهتنها آینده شیلات، بلکه زیستبوم و گردشگری منطقه را نیز تهدید کند. اقتصاد دریامحور بدون اقتصاد پایدار معنا ندارد.
اقتصاد دریامحور در گیلان میتواند ستون جدیدی از رشد ملی باشد، اما تنها به شرطی که با نگاه علمی، سرمایهگذاری هدفمند و سیاستگذاری هماهنگ پیش برود. نوسازی ناوگان صیادی، ایجاد صنایع پشتیبان دریایی، توسعه گردشگری مسئولانه، و ارتقای مهارتهای نیروی انسانی ساحلنشین از گامهای ضروری این مسیر است.
همچنین باید به پیوند گیلان با کشورهای حوزه خزر بهعنوان فرصتی دیپلماتیک و اقتصادی نگاه کرد؛ نه صرفاً رقابت. تقویت همکاریهای منطقهای در حوزه انرژی، حملونقل و محیط زیست میتواند امنیت و ثبات اقتصادی استان را در بلندمدت تضمین کند.
دریا، برای گیلان تنها جغرافیا نیست؛ هویتی اقتصادی و فرهنگی است که اگر با تدبیر و درایت به آن پرداخته شود، میتواند به محور توسعهای نوین برای شمال ایران بدل گردد. آینده اقتصاد دریامحور در گیلان نه در شعارها، بلکه در تصمیمات امروز مدیران و مشارکت واقعی مردم رقم خواهد خورد. این فرصت تاریخی، اگر با نگاه کوتاهمدت از دست برود، شاید برای نسلهای آینده دیگر تکرار نشود.








