استان گیلان، با طبیعت سرسبز و منابع آبی فراوان، از نظر ذخایر معدنی شن و ماسه در جایگاه متفاوتی نسبت به بسیاری از استانهای دیگر ایران قرار دارد. این استان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، منابع شن و ماسه قابل توجهی ندارد و همین موضوع، موجب شده تا تامین این مصالح پرکاربرد در پروژههای عمرانی و ساختوساز به چالشی جدی تبدیل شود. طبق آمارهای رسمی، میزان استخراج مواد معدنی در گیلان در سالهای اخیر افزایش یافته، اما در عین حال بسیاری از معادن شن و ماسه موجود در این استان به دلایل متعددی غیرفعال شدهاند یا به صورت نیمهفعال اداره میشوند.
یکی از مهمترین عوامل غیرفعال شدن معادن شن و ماسه در گیلان، محدودیت ذخایر معدنی است. برخلاف استانهای کویری یا مناطق خشکتر که منابع شن و ماسه غنی و در دسترس دارند، ذخایر گیلان به دلیل ماهیت زمینشناسی و شرایط محیطی، بسیار محدود و پراکنده هستند. این منابع اغلب در بستر رودخانهها و مناطق ساحلی قرار دارند که برداشت بیرویه از آنها میتواند پیامدهای زیستمحیطی بسیار جدی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، قوانین و مقررات سختگیرانهای از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کل منابع طبیعی برای استخراج شن و ماسه در نظر گرفته شده است که گاهی باعث محدودیت در بهرهبرداری اقتصادی معادن شده است.
علاوه بر محدودیتهای طبیعی، مسائل اقتصادی نیز نقش بسیار مهمی در وضعیت معادن شن و ماسه گیلان ایفا میکند. با توجه به هزینههای بالای استخراج، حمل و نقل و فرآوری مصالح، بسیاری از سرمایهگذاران تمایل چندانی به ورود به این بخش ندارند. مزایدههای برگزار شده برای واگذاری معادن شن و ماسه در استان نشان میدهد که اغلب این فرآیندها با کمبود متقاضی مواجه بودهاند یا پس از واگذاری، بهرهبرداری به صورت جدی آغاز نشده است. دلایل اصلی این وضعیت عبارتند از پایین بودن سوددهی، عدم تضمین بازار مصرف پایدار و نیز ریسکهای مربوط به مشکلات زیستمحیطی که ممکن است بهرهبرداری را با توقف مواجه کند.
از سوی دیگر، عوامل محیطی و جغرافیایی نیز فشار زیادی بر معادن شن و ماسه وارد کردهاند. به طور مثال، رودخانه سفیدرود که یکی از مهمترین منابع شن و ماسه استان است، با برداشت غیرعلمی و بیرویه مصالح، دچار تغییرات قابل توجهی در ساختار طبیعی خود شده است. این تغییرات منجر به فرسایش خاک، تهدید پلها و زیرساختهای اطراف و حتی نابودی زیستگاههای طبیعی شده است. به همین دلیل، بهرهبرداری بدون برنامه و نظارت دقیق ممنوع اعلام شده و فعالیت معادن به شدت کنترل میشود.
در نهایت، تعارضات اجتماعی و مخالفت جوامع محلی با برخی فعالیتهای معدنی، از دیگر عوامل غیرفعال شدن معادن شن و ماسه در گیلان به شمار میرود. کشاورزان و ساکنان مناطق مجاور معادن معمولاً نگران آسیبهای زیستمحیطی و کاهش کیفیت منابع آبی و خاکی خود هستند و در برخی موارد اعتراضاتی نسبت به استخراج شن و ماسه نشان دادهاند. این مخالفتها که گاهی با حمایت سازمانهای مردمنهاد همراه میشود، مانع از ادامه فعالیت برخی معادن شده است.
با توجه به این موارد، فعالسازی مجدد معادن شن و ماسه در گیلان نیازمند اتخاذ رویکردی متوازن و علمی است که بتواند هم نیازهای عمرانی استان را برآورده کند و هم حفظ محیط زیست و رضایت جامعه محلی را تضمین نماید. انجام مطالعات دقیق زمینشناسی و محیطزیستی، تدوین قوانین و استانداردهای اجرایی منطبق با شرایط ویژه استان، و جلب مشارکت همه ذینفعان، از جمله نکات ضروری برای تحقق این هدف است. علاوه بر این، حمایتهای مالی و تسهیل شرایط سرمایهگذاری نیز میتواند به افزایش انگیزه بخش خصوصی برای فعالیت در این حوزه کمک کند.
در مجموع، معادن شن و ماسه گیلان وضعیت خاصی دارند که به دلیل محدودیت منابع، مسائل اقتصادی، محدودیتهای زیستمحیطی و فشارهای اجتماعی، بهرهبرداری از آنها با چالشهای جدی مواجه است. اما با برنامهریزی دقیق و همافزایی بخشهای مختلف، امکان استفاده پایدار و بهینه از این منابع معدنی وجود دارد که میتواند نقش مهمی در توسعه زیرساختهای استان ایفا کند.











