در سالهای اخیر، یکی از دغدغههای اساسی فعالان اقتصادی و مصرفکنندگان در استان گیلان، افت محسوس کیفیت در بخشی از محصولات صنعتی این استان بوده است. گیلان با برخورداری از زیرساختهای تولیدی، منابع انسانی متخصص و موقعیت جغرافیایی ممتاز، میتواند یکی از قطبهای صنعتی شمال کشور باشد، اما بررسی میدانی واحدهای تولیدی نشان میدهد که بخش قابل توجهی از صنایع استان با چالشهایی روبهرو هستند که مستقیماً بر کیفیت محصولات اثر گذاشته است.
تحلیل ریشههای داخلی کاهش کیفیت
افت کیفیت را نمیتوان صرفاً به فشارهای بیرونی مانند تحریم یا افزایش هزینههای مواد اولیه نسبت داد. بخش مهمی از این روند ناشی از عوامل درونی و مدیریتی در سطح بنگاههای صنعتی گیلان است.
نخست، ضعف در نظام نظارت و کنترل کیفی داخلی (QC) یکی از عوامل اصلی است. بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک و متوسط به دلیل کاهش نقدینگی، بودجه بخش کنترل کیفیت را حذف یا محدود کردهاند و بهجای پایش مستمر فرآیند تولید، تنها در مرحله نهایی محصول را بررسی میکنند. این امر موجب میشود خطاهای تولید در همان مراحل ابتدایی شناسایی نشوند و محصول نهایی با نواقص کیفی وارد بازار گردد.
دوم، کمبود نیروی انسانی ماهر و خروج تدریجی نیروهای متخصص از صنعت گیلان نیز نقش مؤثری دارد. با کاهش جذابیت شغلی در بخش تولید و ضعف سیاستهای حمایتی از نیروی فنی، صنایع استان به سمت استفاده از نیروی کار کمتجربه و موقتی رفتهاند که به طور مستقیم بر کیفیت خروجی تأثیر میگذارد.
عامل سوم، نبود نوسازی فناوری است. بخش زیادی از خطوط تولید در گیلان با ماشینآلاتی فعالیت میکنند که بیش از دو دهه از عمر آنها گذشته و بازده فنی پایین دارند. هزینه بالای تأمین قطعات و دشواری در واردات تجهیزات جدید، باعث شده برخی صنایع به تعمیر مکرر تجهیزات فرسوده بسنده کنند، که این رویکرد در بلندمدت منجر به افت یکنواخت کیفیت میشود.
نقش ساختار مدیریتی و فرهنگ تولید
در کنار مسائل فنی، ضعف در مدیریت بهرهوری و نبود فرهنگ کیفی نیز قابل توجه است. برخی مدیران صنعتی بهجای تمرکز بر ارتقای برند و رضایت مشتری، اولویت را بر تولید سریع و کاهش هزینهها گذاشتهاند. نتیجه این سیاست، کاهش اعتماد بازار و محدود شدن دامنه فروش در داخل و خارج استان است.
افزون بر آن، فقدان ارتباط مستمر میان دانشگاه و صنعت در گیلان، باعث شده یافتههای علمی و پژوهشی در زمینه بهبود کیفیت، در عمل به خطوط تولید راه نیابد.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی
کاهش کیفیت محصولات صنعتی، تنها یک مسئله فنی نیست؛ بلکه آثار اقتصادی و اجتماعی گستردهای دارد. از دست رفتن بازارهای بومی، کاهش صادرات منطقهای، افزایش بیکاری در صنایع وابسته و تضعیف اعتماد مصرفکنندگان، از نتایج مستقیم این روند است. در شرایطی که اقتصاد محلی گیلان نیازمند تقویت تولید داخلی است، بیتوجهی به کیفیت، میتواند سرمایه اجتماعی صنعت را نیز تضعیف کند.
راهکارهای کلیدی برای بازگشت به مسیر کیفیت
برای احیای اعتبار صنعتی گیلان، مجموعهای از اقدامات هماهنگ در سطح سیاستگذاری، مدیریت صنعتی و نیروی انسانی ضروری است:
ایجاد مشوقهای مالی برای نوسازی خطوط تولید: دولت و نهادهای مالی باید با تسهیلات هدفمند، صنایع را به سمت ارتقای فناوری و ماشینآلات سوق دهند.
بازتعریف جایگاه نظارت کیفی: الزام واحدهای صنعتی به داشتن واحد کنترل کیفیت فعال، و اتصال آن به سامانههای نظارت استانی، میتواند از تولید محصولات غیراستاندارد جلوگیری کند.
تقویت آموزشهای فنی و مهارتی: همکاری میان دانشگاه فنی گیلان و مراکز آموزش فنیوحرفهای با صنایع، برای تربیت نیروهای متخصص و بهروز، ضروری است.
ترویج فرهنگ کیفیت در سطح مدیریت: ارتقای نگرش مدیران صنعتی از “تولید بیشتر” به “تولید بهتر” باید از طریق برنامههای آموزشی و مشاورهای تقویت شود.
پیوند دانشگاه و صنعت: اجرای پروژههای تحقیقاتی مشترک برای حل مسائل کیفی صنایع، میتواند به انتقال دانش و نوآوری در فرآیند تولید کمک کند.
گیلان استانی است با ظرفیت بالای صنعتی و نیروی انسانی خلاق، اما حفظ و ارتقای کیفیت محصولات آن نیازمند بازنگری در ساختار تولید، مدیریت و نظارت است. آینده صنعتی استان نه تنها به میزان تولید، بلکه به کیفیت و اعتمادسازی وابسته است. اگر رویکرد جدیدی مبتنی بر استانداردسازی، آموزش، و سرمایهگذاری فناورانه در پیش گرفته شود، گیلان میتواند بار دیگر به جایگاه شایسته خود در عرصه صنعت ملی بازگردد.











