استان گیلان، با طبیعت بکر، منابع آبی فراوان، اقلیم معتدل، غذاهای سنتی شفابخش و زیرساختهای بهداشتی قابل قبول، یکی از مستعدترین مناطق کشور برای توسعه «گردشگری سلامت» است. با این حال، در سالهای اخیر، آنچه از این ظرفیت دیدهایم، چیزی فراتر از چند کلینیک پراکنده و پکیجهای درمانی ابتدایی نبوده است. واقعیت این است که گردشگری سلامت در گیلان، برخلاف ظرفیتهای بالقوهاش، همچنان یک «فرصت مغفول» در اقتصاد محلی باقی مانده است؛ فرصتی که در صورت بهرهبرداری هوشمندانه، میتواند به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد غیرنفتی منطقه تبدیل شود.
استان گیلان از نظر جغرافیایی، دروازه شمالی ایران به دریای خزر و کشورهای حوزه قفقاز است. حضور گردشگران سلامت از جمهوری آذربایجان، روسیه، گرجستان و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس، پیشتر نیز تجربه شده، اما بدون آنکه برنامهای مشخص برای جذب یا حفظ این بیماران خارجی طراحی شده باشد.
علاوه بر آن، منابع طبیعی مانند آبهای معدنی در مناطقی چون ماسوله، ماسال، رودسر و لاهیجان، و همچنین درمانهای سنتی ریشهدار در طب گیاهی و طب مکمل، میتوانستند سالها پیش به برند گردشگری سلامت گیلان تبدیل شوند. اما نبود مدیریت یکپارچه، پراکندگی خدمات و ضعف در تبلیغات بینالمللی، باعث شده این فرصت طلایی، بیشتر در بخش شعار باقی بماند تا در ساحت عمل.
در سطح امکانات پزشکی، گیلان دارای مراکز درمانی تخصصی و فوقتخصصی است که در حوزههایی مانند جراحی قلب، ارتوپدی، دندانپزشکی و زیبایی توان رقابت منطقهای دارند. همچنین تعداد زیادی پزشک متخصص و زباندان در این استان فعالیت دارند. با این حال، فقدان ساختار منسجم برای پذیرش، خدماترسانی و پیگیری درمان گردشگران سلامت باعث شده که تجربه بیماران خارجی و حتی بیماران داخلی، گاه با نارضایتی همراه شود.
به عبارتی دیگر، گیلان نه از کمبود پزشک رنج میبرد، نه از نبود ظرفیت درمانی؛ مشکل اصلی در نبود پیوند مؤثر میان حوزه سلامت، گردشگری، حملونقل، هتلداری، بازاریابی و سیاستگذاری کلان است.
در سالهای اخیر، شاهد ساخت چندین بیمارستان خصوصی در رشت و شهرهای اطراف بودهایم. هرچند این اقدامات در ظاهر گامی به سوی توسعه گردشگری سلامت تلقی میشود، اما فقدان نگاه بینالمللی، نبود استانداردهای جهانی و بیتوجهی به تجربه بیمار از لحظه ورود تا ترخیص، سبب شده این سرمایهگذاریها بیشتر در خدمت بازار داخلی قرار گیرند تا بازار هدف خارجی.
از سوی دیگر، ضعف در آموزش نیروی انسانی مرتبط با گردشگری سلامت، از جمله راهنمایان سلامت، مترجمان پزشکی و مدیران تورهای درمانی، موجب شده که زنجیره خدمات ناقص و غیررقابتی باشد.
یکی از اشتباهات رایج در نگاه به گردشگری سلامت در گیلان، محدود کردن آن به «درمان» است. در حالی که در دنیا، گردشگری سلامت مفهومی بسیار فراتر دارد: از چکاپهای عمومی تا آبدرمانی، از تندرستی و یوگا تا تغذیه درمانی، و از جراحیهای زیبایی تا خدمات دندانپزشکی، همگی در این گستره جای دارند.
گیلان با طبیعت آرام، غذاهای سنتی متنوع و اقلیم شفابخش خود، میتوانست به یکی از قطبهای “تندرستی” و “سلامت پیشگیرانه” در منطقه تبدیل شود. اما بیتوجهی به توسعه زیرساختهای غیرپزشکی مانند اقامتگاههای سلامتمحور، کلینیکهای طب سنتی، یا تورهای تندرستی، باعث شده گردشگری سلامت در استان، حتی از نقطه شروع هم عبور نکند.
برای شکوفایی گردشگری سلامت در گیلان، صرف ساخت بیمارستان کافی نیست. نیازمند تدوین یک برنامه جامع استانی هستیم که با مشارکت وزارت بهداشت، وزارت میراث فرهنگی، استانداری، اتاق بازرگانی و بخش خصوصی طراحی و اجرا شود.
این برنامه باید شامل مواردی چون:
ایجاد مرکز جامع گردشگری سلامت با رویکرد بینالمللی
استانداردسازی خدمات درمانی و اقامتی
توسعه برند اختصاصی گیلان در گردشگری سلامت
آموزش تخصصی نیروی انسانی
بازاریابی هدفمند در بازارهای کشورهای همسایه
باشد.
در پایان اگر قرار است اقتصاد محلی گیلان از زیر سایه کشاورزی سنتی و اشتغال فصلی خارج شود، باید به حوزههایی همچون گردشگری سلامت به چشم یک راهبرد توسعهای نگاه کرد، نه صرفاً یک حوزه مکمل. نادیده گرفتن این ظرفیت، چیزی جز ادامه روند خروج سرمایه انسانی، وابستگی اقتصادی و تخریب منابع طبیعی در پی نخواهد داشت.
گردشگری سلامت، در گیلان میتواند نهفقط به سلامت مسافران، بلکه به احیای اقتصاد بومی کمک کند. به شرط آنکه از شعار عبور کنیم و به عمل نزدیک شویم.











