در جهان امروز، توسعه اقتصادی دیگر محدود به مرزهای خشکی نیست. دریاها و سواحل به عنوان منابع راهبردی و پویای اقتصادی، نقشی کلیدی در رشد، اشتغالزایی، امنیت غذایی، تجارت و حتی دیپلماسی اقتصادی ایفا میکنند. جمهوری اسلامی ایران، با برخورداری از دسترسی به دو پهنه آبی راهبردی یعنی دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب، از مزیتی ژئوپلتیک و ژئواکونومیک برخوردار است که میتواند در صورت بهرهبرداری هدفمند، مسیر توسعه اقتصادی کشور را دگرگون سازد.
نخستین و بارزترین جلوه اهمیت دریا، نقش آن در تجارت بینالمللی است. بیش از ۹۰ درصد از تجارت جهانی از مسیر دریا انجام میشود، و ایران نیز با در اختیار داشتن بنادر بزرگی چون بندر شهید رجایی، بندر امام خمینی، بندر چابهار و انزلی، میتواند به هاب لجستیکی منطقهای تبدیل شود. بندر چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، ظرفیتی راهبردی در کریدورهای ترانزیتی شمال-جنوب و شرق-غرب دارد. توسعه زیرساختهای بندری، اتصال ریلی و جادهای این بنادر به شبکههای داخلی و بینالمللی، به طور مستقیم بر افزایش حجم صادرات غیرنفتی، ورود ارز به کشور و بهبود تراز تجاری مؤثر خواهد بود.
اما نقش دریا صرفاً محدود به تجارت نیست. یکی دیگر از محورهای حیاتی، بهرهبرداری از منابع زنده و غیرزنده دریایی است. صیادی و آبزیپروری، که در استانهای ساحلی چون بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و گیلان جریان دارد، منبع مهمی برای تأمین امنیت غذایی، ایجاد اشتغال و صادرات است. آبزیانی چون میگو، ماهیان خاویاری، تنماهی و محصولات مرتبط، قابلیت آن را دارند که سهم بزرگی از صادرات کشاورزی ایران را به خود اختصاص دهند؛ به شرط آنکه سیاستگذاریهای اصولی، آموزش بهرهبرداران، و سرمایهگذاری در فرآوری و زنجیره سرد انجام گیرد.
از سوی دیگر، منابع غیرزنده دریا، به ویژه منابع هیدروکربوری، جایگاه ویژهای در اقتصاد دارند. بخش عمدهای از میادین نفت و گاز ایران در خلیج فارس قرار دارند که برداشت هوشمندانه و فناورانه از آنها میتواند ضمن تقویت درآمدهای ارزی، به تثبیت موقعیت منطقهای کشور کمک کند. میدان مشترک گازی پارس جنوبی، نمونهای از این پتانسیل راهبردی است. تسلط بر فناوریهای فراساحلی (Offshore) و مشارکت شرکتهای دانشبنیان در این حوزه، ضرورتی اجتنابناپذیر در حفظ منافع ملی است.
گردشگری دریایی، حوزهای مغفول مانده اما بسیار اثرگذار در اقتصاد دریاست. ایران با داشتن سواحلی طولانی، مناظر طبیعی بکر، جزایر جذاب چون کیش، قشم و هرمز، و پیشینه تاریخی غنی، میتواند مقصدی مهم برای گردشگران داخلی و خارجی باشد. سرمایهگذاری در زیرساختهای گردشگری، تسهیل ورود گردشگران، توسعه حملونقل دریایی و تقویت برند ملی در حوزه گردشگری میتواند علاوه بر ارزآوری، به ایجاد اشتغال پایدار و رشد مناطق کمترتوسعهیافته کمک کند.
در نهایت، دریا میتواند بستری برای رشد فناوریهای نو، انرژیهای تجدیدپذیر (همچون انرژی جزر و مد یا بادی ساحلی)، پژوهشهای علمی دریایی، و توسعه اقتصاد آبی دانشبنیان باشد. این حوزهها نیازمند برنامهریزی بلندمدت، تربیت نیروی انسانی متخصص، و حمایت از بخش خصوصی و نهادهای پژوهشی هستند.
در پایان باید گفت ، دریا نهتنها یک فرصت اقتصادی، بلکه یک سرمایه ملی و راهبردی است. توسعه سواحل، بهرهگیری پایدار از منابع دریایی، و تقویت زیرساختهای مرتبط با دریا، در گرو تدوین سیاستهای جامع، هماهنگ و فرابخشی است. نقش حاکمیت در هدایت این مسیر، تعیین اولویتها، و ایجاد همافزایی میان نهادها، نقشی بیبدیل در تحقق اقتصاد مقاومتی و تحقق اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ خواهد داشت. اکنون زمان آن است که دریا، از حاشیه به متن برنامهریزی اقتصادی کشور آورده شود.











