صنایع استان گیلان، بهویژه صنایع کوچک و متوسط، نقش مهمی در اقتصاد محلی و ملی ایفا میکنند. این صنایع که اغلب در زمینههای کشاورزی، صنایع غذایی، نساجی و صنایع دستی فعالیت دارند، در طول سالها با چالشهای متعددی مواجه بودهاند. یکی از موانع مهم و کمتر مورد توجه قرار گرفته در این مسیر، ساختار شبکههای توزیع سنتی است که به نظر میرسد در کندی رشد بازار و کاهش سودآوری صنایع تأثیرگذار بوده است.
شبکههای توزیع سنتی، که عمدتاً بر پایه روشهای قدیمی، زنجیرههای دستبهدست شدن کالا، و واسطهگریهای متعدد شکل گرفتهاند، باوجود سابقه طولانی، دیگر پاسخگوی نیازهای بازارهای امروز نیستند. این شبکهها که به دلیل ضعف در استفاده از فناوریهای نوین و مدیریت بهینه، فرآیند انتقال کالا را کند و هزینهبر میکنند، به طور مستقیم بر دسترسی صنایع گیلان به بازارهای گستردهتر تأثیر منفی گذاشتهاند.
از منظر اقتصادی، این کندی در توزیع باعث شده که صنایع نه تنها با کاهش فروش مواجه شوند، بلکه از انعطافپذیری لازم برای پاسخ به تغییرات سریع بازار و نیازهای مصرفکننده محروم بمانند. همچنین، هزینههای بالای نگهداری کالا در مسیرهای طولانی و وجود واسطههای متعدد، حاشیه سود تولیدکنندگان را کاهش داده است. در نتیجه، این موضوع به شکل مستقیم بر سودآوری بنگاهها و انگیزه سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعتی استان اثر گذاشته و مانع توسعه پایدار شده است.
فراتر از اثرات مالی، این مدل توزیع سنتی به نوعی زنجیرههای ارزش صنایع محلی را نیز تضعیف کرده است. صنایع کوچک و متوسط که توانایی رقابت با محصولات وارداتی و کالاهای مدرن را ندارند، در شبکههای توزیع پراکنده و غیرمتمرکز گم شده و جایگاه خود را در بازار از دست میدهند. این امر نه تنها موجب کاهش تولید و تعطیلی برخی واحدهای صنعتی شده، بلکه در نهایت به کاهش اشتغال و تضعیف اقتصاد منطقه منجر شده است.
نکته مهم دیگر، فقدان زیرساختهای اطلاعاتی و فناوری در این شبکههای توزیع است که باعث میشود صنایع گیلان از بهرهمندی از ابزارهای تحلیل بازار، پیشبینی تقاضا، و مدیریت زنجیره تامین محروم بمانند. این عقبماندگی فناوری نه تنها رشد بازار را کند کرده، بلکه امکان برنامهریزی دقیق و بهبود کیفیت محصول را نیز محدود ساخته است.
با توجه به این چالشها، روشن است که اصلاح ساختار شبکههای توزیع و ورود فناوریهای نوین، نظیر تجارت الکترونیک، سامانههای مدیریت هوشمند توزیع، و کاهش واسطهها، از ضروریات انکارناپذیر برای افزایش رقابتپذیری صنایع گیلان است. این اصلاحات میتواند به کاهش هزینهها، افزایش سرعت دسترسی به بازار، و ارتقاء سودآوری کمک کند و در نهایت، به توسعه پایدار صنعتی استان منجر شود.
در پایان، باید گفت که اگرچه شبکههای توزیع سنتی ریشههای عمیقی در فرهنگ اقتصادی منطقه دارند، اما عدم تحول در این حوزه، به عنوان یک عامل بازدارنده، نه تنها آینده صنایع گیلان را تحتالشعاع قرار داده، بلکه فرصتهای رشد و شکوفایی اقتصادی را نیز محدود کرده است. توجه جدی سیاستگذاران، فعالان اقتصادی و مدیران صنعتی به این موضوع میتواند مسیر تازهای برای رونق بازار و افزایش سودآوری صنایع استان رقم بزند.











