قاچاق کالا یکی از معضلات دیرینه اقتصادی است که نه تنها بازارهای داخلی را مختل میکند بلکه ضربهی جدی به تولیدات داخلی وارد میآورد. استان گیلان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، نزدیکی به مرزهای دریایی و مسیرهای تجاری فعال، به یکی از کانونهای اصلی ورود کالای قاچاق تبدیل شده است. این مسئله پیامدهای گستردهای در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی استان داشته که نیازمند نگاه دقیق و تحلیلی است.
در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که قاچاق کالا به شکل مستقیم بر بازار استان گیلان تاثیر میگذارد. کالاهای قاچاق اغلب با قیمتهای بسیار پایینتر از محصولات تولید داخل وارد بازار میشوند؛ قیمتهایی که معمولاً به دلیل عدم پرداخت مالیات، عوارض گمرکی و هزینههای تولید کمتر قابل تحقق است. این رقابت ناعادلانه تولیدکنندگان داخلی را به شدت آسیبپذیر کرده و باعث میشود آنها توانایی حفظ بازار و تولید خود را از دست بدهند. در گیلان، که بخشی از اقتصاد آن بر پایه صنایع کشاورزی، پوشاک، و صنایع کوچک و متوسط است، این رقابت ناسالم بهصورت مستقیم باعث کاهش انگیزه تولید و افزایش ورشکستگی واحدهای تولیدی شده است.
از سوی دیگر، قاچاق کالا با توجه به غیررسمی بودن خود، به طور کامل از چرخه مالیاتدهی خارج است و به این ترتیب دولت از درآمدهای مالیاتی محروم میشود. در نتیجه منابع کمتری برای سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی در استان باقی میماند. این روند به شکل یک چرخه معیوب درآمده؛ چون تولیدکنندگان داخلی که حمایت کافی دریافت نمیکنند، توان مقابله با کالای قاچاق را ندارند و بازار بیشتر در دست کالاهای قاچاق میافتد.
نکته چالشبرانگیز دیگر، اثر اجتماعی و فرهنگی قاچاق کالا است. ورود گسترده کالاهای قاچاق، به خصوص کالاهای بیکیفیت، به بازار استان، علاوه بر ضربه به اقتصاد، موجب کاهش اعتماد مصرفکنندگان به محصولات داخلی شده و به مرور فرهنگ مصرف را تغییر میدهد. در گیلان، که مردم به محصولات بومی و سنتی اهمیت ویژهای میدهند، این موضوع نه تنها تهدیدی برای تولیدکنندگان بلکه تهدیدی برای هویت اقتصادی و فرهنگی منطقه است.
اما نباید از نقش دولت و دستگاههای نظارتی غافل شد. عدم برخورد قاطع و مستمر با شبکههای قاچاق، ضعف در کنترل مرزها و ناکارآمدی در سیاستهای حمایتی از تولید داخل، بخشی از دلایل استمرار این مشکل است. استان گیلان به عنوان یکی از مناطق مرزی نیازمند راهکارهای خاص و منسجم است؛ از تقویت نیروی انتظامی و گمرکات گرفته تا حمایتهای مالی و مشاورهای از تولیدکنندگان بومی که بتوانند در رقابت با کالاهای قاچاق ایستادگی کنند.
در نهایت باید گفت که مسئله قاچاق کالا در گیلان فراتر از یک مشکل اقتصادی ساده است و نیازمند نگاهی کلان و سیاستگذاریهای هدفمند است. اگر این معضل مدیریت نشود، هم بازار داخلی استان به شدت آسیب خواهد دید و هم تولیدکنندگان محلی به تدریج جای خود را به کالای خارجی و قاچاق خواهند داد؛ اتفاقی که علاوه بر مشکلات اقتصادی، به تضعیف استقلال اقتصادی و فرهنگی گیلان منجر خواهد شد.











